همه چیز درباره صندوقهای پوشش ریسک (Hedge Funds)

در دنیای هیجانانگیز و پرتحول مالی، جایی که ثروتهای عظیمی ساخته میشود، گروه محدودی از نهادها به جایگاه افسانهای دست یافتهاند. آنها در سایه عمل میکنند، مقادیر هنگفتی از پول را با نوعی رمز و راز مدیریت میکنند. استراتژیهای آنها در صحبتهای پنهانی مطرح میشود و موفقیتهایشان بهعنوان دستاوردهای شگفتانگیز در دنیای جادوگری مالی شناخته میشوند. به دنیای اسرارآمیز صندوقهای پوشش ریسک (Hedge Fund) خوش آمدید. اما دقیقاً صندوقهای پوشش ریسک چیستند و ساز و کار آنها چگونه است؟ با ما همراه باشید تا به نکات مفید در مورد صندوقهای پوشش ریسک بپردازیم.
قبل از هر توضیحی، بررسی کنیم که کلمه Hedge به چه معناست؟ هجینگ (Hedging) به معنای باز کردن چندین موقعیت همزمان است تا از پورتفوی خود در برابر نوسانات یا عدم اطمینان در بازارهای مالی محافظت کنید. این کار شامل جبران ضررهای یک موقعیت با سودهای موقعیت دیگر میشود.
صندوقهای پوشش ریسک نوعی صندوق سرمایهگذاری است که سرمایهای (حداقل ۵۰۰٬۰۰۰ یورو یا بیشتر) از افراد معتبر و سرمایهگذاران نهادی جمعآوری کرده و در انواع مختلفی از داراییها سرمایهگذاری میکند. این صندوق معمولاً توسط مدیران حرفهای پرتفوی هدایت میشود که هدفشان تولید بازدهی بالا از سرمایهگذاریهاست. صندوقهای پوشش ریسک بهعنوان یک صندوق سرمایهگذاری جایگزین بدون مقررات مشخص عمل میکند، یعنی از استراتژیها و ابزارهای مالی متنوعی استفاده میکند که معمولاً در صندوقهای سرمایهگذاری تحت نظارت مانند صندوقهای سرمایهگذاری مشترک (Mutual Fund) قابل دسترس نیستند. این امر به آنها این امکان را میدهد که ریسکهای بیشتری را بپذیرند و فرصتهای سرمایهگذاری را جستجو کنند که ممکن است برای صندوقهای سنتی در دسترس نباشد. هدف اصلی یک صندوق پوشش ریسک، این است که صرفنظر از روندهای جاری بازار، بازدهی قوی برای سرمایهگذاران خود تولید کند.
بهطور کلی، این یک مشارکت سرمایهگذاری خصوصی بین مدیر صندوق و سرمایهگذاران آن است که معمولاً بهصورت مشارکت محدود یا شرکت با مسئولیت محدود ساختار مییابد. این مشارکت با نظارت کم یا بدون نظارت از سوی کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) اداره میشود.
طبق گزارش کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC)، صندوقهای پوشش ریسک میتوانند هدف خود را از طریق استفاده از اهرم مالی، فروش استقراضی و دیگر روشهای سرمایهگذاری حدس و گمان برآورد کنند که صندوقهای سرمایهگذاری مشترک معمولی، قادر به انجام آنها نیستند.
بهطور معمول، این نوع ابزار مالی فقط برای سرمایهگذاران معتبر (accredited investors) در دسترس است، کسانی که توان خرید بالایی دارند و دانش مناسبی در این زمینه دارند.
همچنین بخوانید:بهترین ابزارهای مالیاتی

پوشش ریسک
اهمیت و اهداف صندوقهای پوشش ریسک
امروزه، صندوقهای پوشش ریسک نقش اساسی در اقتصاد جهانی ایفا میکنند، عمدتاً بهدلیل اندازه بزرگشان. طبق گزارشی از Research and Markets، بازار صندوقهای پوشش ریسک در سال 2023 حدود 1.05 تریلیون دلار برآورد شده و تا سال 2028 به 1.42 تریلیون دلار خواهد رسید که به نرخ رشد سالانه مرکب 6.20 درصد رشد خواهد کرد.
بنابراین، عملیات خرید و فروش داراییهای مالی و مشتقات آنها میتواند تأثیر زیادی بر عرضه و تقاضای این داراییها بگذارد، بهطوری که تحرکات بزرگ صعودی و نزولی ایجاد کند که قادر به تأثیرگذاری بر سرمایهگذاران خردهفروش و دیگر شرکتکنندگان در بازار باشد.
خطرات ثبات مالی که توسط صندوقهای پوشش ریسک ایجاد میشود، در بحران اعتباری معروف سال 2008 نمایان شد، که باعث سقوط 58 درصدی شاخص بورس S&P 500 در کمتر از دو سال شد.
بهطور خاص، بسیاری از این صندوقها مقادیر زیادی پول در داراییهای پشتیبانیشده با وامهای مسکن ریسکپذیر مانند اوراق قرضه بدهی تضمینشده (CDO) سرمایهگذاری کرده بودند که بر اساس بستههای وامهای مسکن ریسکپذیر بودند.
با شروع نکول وامگیرندگان در پرداخت اقساط وامهای مسکن، ارزش داراییهای پایه شروع به کاهش کرد. بههمین دلیل، بسیاری از صندوقهای پوشش ریسک که در این داراییها سرمایهگذاری کرده بودند، متحمل ضررهای سنگینی شدند و در برخی موارد مجبور به تعطیلی شدند.
علاوه بر این، فروش عظیم این داراییها توسط مؤسسات مالی باعث کاهش قیمتها و گسترش بحران مالی به سایر بازارها شد که نقطه عطفی در تاریخ اقتصادی مدرن به شمار میرود.
اگرچه هزاران صندوق پوشش ریسک در طول زمان وجود داشتهاند، اما حقیقت این است که تنها چند مورد از آنها بهدلیل تأثیرگذاری بر اقتصاد جهانی به طرز قابل توجهی شناخته شدهاند.
برای مثال، در سال 1998، صندوق “Long-Term Capital Management” سقوط کرد و بهدلیل ارتباط نزدیک آن با بانکهای بزرگ و دیگر سرمایهگذاران نهادی، در معرض خطر قرار داشتن بدهیهای روسی، و مدیریت با اهرم مالی بیش از حد، تقریباً یک بحران مالی جهانی را بهراه انداخت،
از سوی دیگر، صندوق “Soros Fund Management” متعلق به سرمایهگذار افسانهای و نیکوکار جورج سوروس، صندوقی بود که در جریان بحران 1992 با شرکت در فروش عظیم پوند استرلینگ، بانک انگلستان را شکست.
همانطور که مشاهده میشود، صندوقهای پوشش ریسک نقش بسیار مهمی در اقتصاد جهانی ایفا میکنند، عمدتاً بهدلیل اندازه بزرگ خود که قادر به تأثیرگذاری بر قیمت داراییهای مالی، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم مرتبط با شرکتها و پساندازکنندگان است.
صندوقهای پوشش ریسک بر اساس اصولی مشابه با صندوقهای سرمایهگذاری سنتی عمل میکنند. هدف اصلی این است که مدیر صندوق، سرمایهای که توسط سرمایهگذاران تأمین شده را در مجموعهای از داراییها سرمایهگذاری کند تا بازدهی را حداکثر کند. برخلاف صندوقهای سرمایهگذاری معمولی، صندوقهای پوشش ریسک به انواع خاصی از داراییها محدود نمیشوند و این به مدیر صندوق آزادی میدهد که نه تنها در سهام، بلکه در ابزارهای مشتقه نیز سرمایهگذاری کند. بهدلیل عدم وجود مقررات استاندارد برای تخصیص سرمایه، صندوقهای پوشش ریسک از یک استراتژی واحد پیروی نمیکنند. در عوض، آنها از استراتژیهای مختلفی استفاده میکنند که به اهداف خاص خود میپردازند.
طبق گفته کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC)، سرمایهگذاران باید هنگام تصمیمگیری برای سرمایهگذاری یا عدم سرمایهگذاری در صندوق پوشش ریسک موارد زیر را در نظر بگیرند:

موارد مهم در تصمیم گیری در پوشش ریسک
- مطالعه اسناد و توافقنامههای صندوق پوشش ریسک که شامل اطلاعاتی درباره نحوه سرمایهگذاری در صندوق، استراتژیهای صندوق، مکان صندوق و ریسکهای پیشبینیشده برای سرمایهگذاری است.
- درک سطح ریسک مرتبط با استراتژیهای سرمایهگذاری صندوق و بررسی اینکه آیا این استراتژیها با اهداف سرمایهگذاری شخصی، افق زمانی و تحمل ریسک شما تطابق دارند.
- تشخیص استفاده از اهرم یا تکنیکهای سرمایهگذاری گمانهزنی توسط صندوق، که معمولاً سرمایهگذاریها را از سرمایه خود سرمایهگذاران و پول قرضی انجام میدهند.
- ارزیابی تعارضات منافع احتمالی که توسط مدیران صندوق پوشش ریسک افشا شده است و همچنین تحقیق در مورد پیشینه و شهرت مدیران صندوق پوشش ریسک.
- درک نحوه ارزیابی داراییهای صندوق؛ زیرا صندوقهای پوشش ریسک ممکن است در اوراق بهادار غیرمنقول با نقدینگی پایین سرمایهگذاری کنند و ارزیابی داراییهای صندوق بر هزینههایی که مدیر صندوق از سرمایهگذاران دریافت میکند تأثیر میگذارد.
- درک نحوه تعیین عملکرد صندوق و اینکه آیا این عملکرد منعکسکننده نقدینگی یا داراییهایی است که صندوق دریافت کرده است یا اینکه فقط بر اساس برآورد تغییرات ارزش توسط مدیر صندوق است.
- درک محدودیتهای زمان و محدودیتهایی که برای بازخرید سهام اعمال میشود.
با همه این تفاسیر، این نکته را هم باید توجه کرد که صندوقهای پوشش ریسک عمدتا به سرمایهگذاران معتبر و یا نهادی دسترسی دارند.
الف. سرمایهگذار معتبر، به فرد یا نهاد تجاری گفته میشود که مجاز به سرمایهگذاری در اوراق بهاداری است که ممکن است توسط مقامات مالی ثبت نشده باشد. در ایالات متحده، برای معتبر بودن، فرد باید حداقل یک میلیون دلار دارایی خالص (بدون در نظر گرفتن ارزش محل اقامت اصلی) یا درآمد سالانه حداقل 200 هزار دلار در دو سال گذشته داشته باشد. بند ۵۰۱ از مقررات D کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده جزئیات بیشتری در مورد تعریف «سرمایهگذاران معتبر» ارائه میدهد.
ب. سرمایهگذار نهادی، به فرد یا شرکتی غیر بانکی گفته میشود که اوراق بهادار را به نمایندگی از اعضای خود در مقادیر زیاد خرید و فروش میکند. سرمایهگذاران نهادی شامل صندوقهای بازنشستگی، شرکتهای صندوقهای مشترک، شرکتهای بیمه، بانکهای تجاری، صندوقهای مشترک یا صندوقهای پوشش ریسک هستند. به دلیل توان مالی زیاد این سرمایهگذاران، آنها نقش عمدهای در بازار اوراق بهادار ایفا میکنند.
انواع صندوقهای پوشش ریسک

انواع صندوق پوشش ریسک
چهار نوع رایج صندوقهای پوششی عبارتند از:
- صندوقهای پوشش ریسک کلان جهانی: این صندوقها بهطور فعال مدیریت میشوند و تلاش میکنند از نوسانات وسیع بازار که ناشی از رویدادهای سیاسی یا اقتصادی است، سود کسب کنند.
- صندوقهای پوشش ریسک سهام: این صندوقها میتوانند جهانی یا خاص یک کشور باشند و در سهام سودآور سرمایهگذاری میکنند، در حالی که با فروش سهام یا شاخصهای سهام که بیش از حد ارزیابی شدهاند، از افت بازار سهام پوشش ریسک میکنند.
- صندوقهای پوشش ریسک ارزش نسبی: این صندوقها به دنبال بهرهبرداری از تفاوتهای موقت در قیمتهای اوراق بهادار مرتبط هستند و از اختلاف قیمت یا اسپردها استفاده میکنند.
- صندوقهای پوشش ریسک فعالگرا: این صندوقها به دنبال سرمایهگذاری در کسبوکارها و انجام اقداماتی هستند که باعث افزایش قیمت سهام شوند، مانند درخواست از شرکتها برای کاهش هزینهها، بازسازی داراییها یا تغییر در هیئت مدیره.
- صندوقهای پوشش ریسک باز (Open-ended Hedge Funds): در این صندوقها، سهام بهطور مداوم به سرمایهگذاران صادر میشود و امکان برداشت دورهای ارزش خالص داراییها برای هر سهم فراهم است.
- صندوقهای پوشش ریسک بسته (Closed-end Hedge Funds): این صندوقها تنها تعداد محدودی سهام از طریق یک عرضه اولیه صادر میکنند و حتی اگر تقاضای سرمایهگذار افزایش یابد، سهام جدید صادر نمیکنند.
- سهام صندوقهای پوشش ریسک فهرستشده (Listed Hedge Fund Shares): این صندوقها در بورسهای اوراق بهادار معامله میشوند و سرمایهگذاران غیرمعتبر نیز ممکن است این سهامها را خریداری کنند.
- صندوقهای پوشش ریسک مستقل (Single Hedge Funds): این صندوقها مستقل بوده و تنها برای سرمایهگذاران نیمهحرفهای یا حرفهای در دسترس هستند.
- صندوقهای پوشش ریسک چتری (Umbrella Hedge Funds): این صندوقها معمولاً برای یک طیف وسیعتری از سرمایهگذاران در دسترس هستند و در صندوقهای مختلف سرمایهگذاری میکنند.
جذابیت بسیاری از صندوقهای پوشش ریسک در شهرت مدیران آنها نهفته است که در دنیای بسته سرمایهگذاری صندوقهای پوشش ریسک بهخوبی شناخته میشوند.
برخی از برجستهترین صندوقهای پوششی از نظر دارایی عبارتند از:
Bridgewater Associates: این صندوق در سال 1975 در نیویورک تأسیس شد و دفتر مرکزی آن در وستپورت، کنتیکت قرار دارد. این صندوق بهعنوان یک رهبر جهانی در صنعت صندوقهای پوشش ریسک شناخته میشود و بیش از 124 میلیارد دلار دارایی تحت مدیریت دارد.
Renaissance Technologies: این صندوق در سال 1982 تأسیس شده و دفتر مرکزی آن در ایست ساتوکِت، نیویورک است. استراتژیهای سرمایهگذاری این صندوق مبتنی بر ریاضیات و آمار است و بیش از 106 میلیارد دلار دارایی تحت مدیریت دارد.
AQR Capital Management: این صندوق در سال 1998 تأسیس و دفتر مرکزی آن در گرینوچ، کنتیکت قرار دارد. استراتژیهای سرمایهگذاری آن مبتنی بر تحقیقات کمی است و بیش از 94.5 میلیارد دلار دارایی تحت مدیریت دارد.
مطالعه بیشتر: استراتژی معاملاتی موفق چیست؟
استراتژیهای صندوق پوشش ریسک

استراتژی های صندوق پوشش ریسک
استراتژیهای اصلی صندوقهای پوشش ریسک به شرح زیر هستند:
- استراتژیهای کلان جهانی (Global Macro)
در این استراتژی، مدیران صندوقها بر اساس روندهای کلان اقتصادی جهانی مانند تغییرات نرخ بهره، ارزها، تغییرات جمعیتی و چرخههای اقتصادی، تصمیمگیری میکنند. مدیران صندوق از رویکردهای اختیاری و سیستماتیک در بازارهای مالی و غیرمالی اصلی مانند ارزها، قراردادهای آتی، قراردادهای اختیار معامله، و سهام و اوراق قرضه سنتی استفاده میکنند. صندوق Bridgewater مشهورترین مثال از یک صندوق کلان جهانی است.
- استراتژیهای جهتدار (Directional)
در این رویکرد، مدیران صندوقها روی حرکتهای جهتدار بازار (خرید یا فروش) شرطبندی میکنند، به این امید که روند موجود برای مدتی ادامه یابد یا معکوس شود. مدیران بازارها، روندها یا اصلاحها را تحلیل میکنند که میتوانند به سرمایهگذاریهایی در داراییهایی و صندوقهای بازارهای نوظهور تبدیل شوند.
- استراتژیهای مبتنی بر رویداد (Event-driven)
استراتژیهای مبتنی بر رویداد در موقعیتهایی استفاده میشوند که فرصت و ریسک ذاتی با یک رویداد خاص مرتبط است. مدیران صندوقها به دنبال فرصتهای سرمایهگذاری در تراکنشهای شرکتی مانند خریدها، تجمیعها، بازسازی مالی، تسویهها و ورشکستگیها میگردند. این رویدادهای تراکنشی مبنای سرمایهگذاری در اوراق بهادار آسیبدیده، آربیتراژ و موقعیتهای خاص هستند.
- استراتژیهای آربیتراژ ارزش نسبی (Relative Value Arbitrage)
استراتژیهای آربیتراژ ارزش نسبی از تفاوتهای قیمت نسبی بین اوراق بهادار مختلف که مدیر صندوق پیشبینی میکند قیمتهای آنها در طول زمان از هم فاصله بگیرند یا به هم نزدیک شوند، استفاده میکنند. زیرمجموعههای این دسته شامل آربیتراژ درآمد ثابت، موقعیتهای خنثی بازار سهام، آربیتراژ قابل تبدیل و آربیتراژ نوسانات هستند.
- استراتژیهای خرید/فروش (Long/Short)
در استراتژیهای خرید/فروش، مدیران صندوقها معمولاً اقدام به معاملات جفتی میکنند و روی دو اوراق بهادار در همان صنعت شرطبندی میکنند. به عنوان مثال، اگر آنها انتظار دارند که کوکاکولا بهتر از پپسی عمل کند، روی کوکاکولا خریداری کرده و روی پپسی فروش انجام میدهند. مهم نیست که روند کلی بازار چگونه باشد، بلکه فقط مهم است که کوکاکولا نسبت به پپسی به صورت نسبی بهتر عمل کند.
- استراتژیهای ساختار سرمایه (Capital Structure)
برخی از صندوقها از نادرستی قیمتگذاری اوراق بهادار در سطوح مختلف ساختار سرمایه یک شرکت واحد بهره میبرند. بهعنوان مثال، اگر آنها معتقد باشند که بدهیها بیش از حد ارزیابی شدهاند، بدهیها را به فروش میگذارند و سهام را میخرند، در نتیجه یک پوشش ایجاد میکنند و روی اصلاح در نهایت بین این اوراق بهادار شرطبندی میکنند.
ساختار هزینه در صندوقهای پوشش ریسک

ساختار هزینه در صندوقهای پوشش ریسک
ساختار هزینهای رایج در صندوقهای پوشش ریسک به نام «۲ و ۲۰» شناخته میشود. این بدان معنی است که مدیر صندوق 2 درصد هزینه مدیریت از داراییهای تحت مدیریت دریافت میکند و 20 درصد هزینه عملکرد از بازدههای بالاتر از نرخ موانع مشخص شده دریافت میشود. هزینههای انگیزشی تنها زمانی جمعآوری میشوند که سبد سرمایهگذاری بازدهی بالاتر از نرخ موانع داشته باشد. نرخ موانع میتواند «سخت» یا «نرم» باشد:
- نرخ موانع سخت (Hard)
نرخ موانع سخت به این معنی است که هزینههای انگیزشی تنها بر روی بازدههای بالاتر از معیار (benchmark) جمعآوری میشود.
به عنوان مثال، اگر یک هِج فاند ۲5 درصد بازده با نرخ موانع 10 درصد داشته باشد، هزینههای انگیزشی بر روی بازده اضافی 15 درصد جمعآوری میشود.
- نرخ موانع نرم (Soft)
نرخ موانع نرم به این معنی است که هزینههای انگیزشی بر روی کل بازده پرتفوی جمعآوری میشود، مشروط بر اینکه بازده بیشتر از نرخ موانع باشد. بهعنوان مثال، اگر یک هِج فاند 25 درصد بازده با نرخ موانع نرم 10 درصد داشته باشد، هزینههای انگیزشی بر روی کل بازده 25 درصد پرتفوی جمعآوری میشود.
مزایا و معایب صندوقهای پوشش ریسک

مزایا و معایب صندوقهای پوشش ریسک
ویژگیهای اصلی صندوقهای پوشش ریسک به شرح زیر است:
- صندوق فقط برای سرمایهگذاران معتبر یا نهادی قابل دسترسی است و نمیتوان آن را به عموم مردم پیشنهاد یا فروخت.
- صندوق ممکن است سرمایهگذاریهای گستردهای در بخشهای مختلف مانند زمین، سهام، مشتقات، ارزها و کالاها داشته باشد.
- معمولاً از پول قرضی برای ایجاد اهرم و افزایش بازده استفاده میشود.
- صندوق دارای هزینههای مدیریت و عملکرد است. معمولاً یک هزینه مدیریت سالانه معادل یک الی دو درصد از میزان داراییهای سرمایهگذاری شده و هزینه عملکرد 20 درصد از هر سودی که بهدست آید، دریافت میکند.
- سرمایهگذاران باید پول خود را برای مدت حداقل یک سال در صندوق نگه دارند. برداشت وجه ممکن است تنها در زمانهای خاصی، مانند فصلی یا نیمهسالانه، امکانپذیر باشد.
- صندوق از استراتژیهای مختلف سرمایهگذاری استفاده میکند که باید بهطور شفاف به سرمایهگذاران اعلام شود.
سرمایهگذاری در صندوقهای پوشش ریسک میتواند بازدهی بسیار بالایی برای سرمایهگذاران به همراه داشته باشد. با این حال، همیشه ریسک در سرمایهگذاریهای پر بازده وجود دارد.
مزایا صندوقهای پوشش ریسک
- استفاده از استراتژیهای مختلف سرمایهگذاری امکان کسب بازده مثبت را در شرایط مساعد یا نامساعد بازار فراهم میکند.
- یک صندوق پوشش ریسک متعادل میتواند ریسک و نوسانات کلی را کاهش داده و بازدههای متعددی به سرمایهگذاران ارائه دهد.
- به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که استراتژیهای سرمایهگذاری خود را دقیقاً سفارشی کنند.
- سرمایهگذاران میتوانند از خدمات مدیران سرمایهگذاری ماهر بهرهمند شوند.
معایب صندوقهای پوشش ریسک
- صندوق ممکن است در صورت اتخاذ استراتژی اشتباه، به ضررهای بزرگی دچار شود.
- سرمایهگذاران معمولاً باید پول خود را برای مدت طولانی (چندین سال) در صندوق نگه دارند.
- استفاده از پول قرضی یا اهرم میتواند یک ضرر کوچک را به یک ضرر بزرگ تبدیل کند.
- صندوقهای پوشش ریسک نسبت به صندوقهای سرمایهگذاری مشترک نظارت کمتری دارند که ممکن است باعث کاهش شفافیت و حفاظت از سرمایهگذاران شود.
- صندوقهای پوشش ریسک معمولاً هزینههای بالاتری نسبت به صندوقهای سرمایهگذاری مشترک دارند. این هزینهها معمولاً شامل هزینه مدیریت (براساس درصدی از داراییهای تحت مدیریت) و هزینه عملکرد (برخی از سودهای صندوق) میشود.
- صندوقهای پوشش ریسک ممکن است محدودیتهایی در دسترسی سرمایهگذاران به سرمایهگذاریهای خود داشته باشند. مدت زمان قفلشده (Lock-up Period) یا دورههای اطلاعرسانی ممکن است توانایی دسترسی سریع به سرمایه را محدود کنند.
- صندوقهای پوشش ریسک معمولاً آستانههای حداقل سرمایهگذاری بالایی دارند، که آنها را برای سرمایهگذاران خرد کمتر قابل دسترس میکند.
نتیجهگیری
صندوقهای پوشش ریسک یکی از زیرمجموعههای مهم فرصتهای سرمایهگذاری جایگزین هستند، اما استفاده و پیادهسازی آنها در کلاسهای مختلف داراییها و روشهای سرمایهگذاری مزایا و معایب زیادی به همراه دارد. تعادل اصلی این است که آیا هزینههای اضافی که معمولاً با سرمایهگذاری در صندوقهای پوشش ریسک همراه است، منجر به سود اضافی و مزایای تنوع پرتفوی کافی میشود تا این هزینههای بالا توجیه شوند، یا خیر؟
برخی معتقدند که سرمایهگذاری در صندوقهای پوشش ریسک یک راه کلیدی برای دسترسی به بهترین استعدادهای سرمایهگذاری است. افرادی که میتوانند بهطرز ماهرانهای فرصتهای سرمایهگذاری را در دنیای وسیعتری از بازارها شناسایی کنند. گروهی دیگر معتقدند که صندوقهای پوشش ریسک اهمیت دارند چون سودی که ممکن است در بازارهای نزولی تولید شود، در جای دیگری به سختی قابل دسترسی است.
سرمایهگذاران باید ظرافتهای مختلفی که در سرمایهگذاری در صندوقهای پوشش ریسک وجود دارد را درک کنند. اگرچه روندهای صعودی بلندمدت احتمالاً استراتژیهای “پوشش ریسک” را کمتر ضروری کردهاند تا در تخصیص پرتفویها گنجانده شوند، اما محبوبیت کلی صندوقهای پوشش ریسک معمولاً قابل توجه است.
سرمایهگذاری در صندوقهای پوششی بهعنوان یک گزینه سرمایهگذاری پرخطر و جایگزین در نظر گرفته میشود و نیازمند این است که سرمایهگذاران قادر به انجام سرمایهگذاریهای اولیه بزرگ یا دارایی خالص بالایی باشند. استراتژیهای صندوقهای پوششی شامل سرمایهگذاری در اوراق قرضه و سهام، کالاها، ارزها، مشتقات و املاک و مستغلات است.
اگرچه استراتژیها و تأثیرات صندوقهای پوشش ریسک ممکن است بحثبرانگیز باشند، اما نمیتوان انکار کرد که آنها توانایی تولید بازدهی چشمگیر برای سرمایهگذاران خود را دارند. با این حال، لازم است که به یاد داشته باشیم که دنیای صندوقهای پوشش ریسک، بدون ریسک و نگرانی نیست و باید در این زمینه با دقت و احتیاط زیادی عمل کرد.