حد ضرر چیست ؟ دلخوش به حد ضرر نباشید
حد ضرر چیست ؟ شاید برای شما پیش آمده باشد که در معامله ای وارد شده اید و حد ضرر خود را در یک محدوده مشخص تعیین کرده اید اما حد ضرر شما در آن محدوده فعال نشده و پایین تر از محدوده مشخص شده فعال شده و دچار ضرر و زیان بیشتری شده اید ، به طور مثال شما 100 دلار ضرر را برای خود در نظر گرفته اید می بینید ضرر شما به 500 دلار رسیده و در بعضی موارد حتی margin call می شوید می خواهیم بررسی کنیم که دلیل این اتفاق چه می باشد.
دلخوش به حد ضرر نباشید
در دنیای معاملات مالی، چه در بازار فارکس، چه در بورس، چه در بازار رمزارزها، «حد ضرر» یا «استاپ لاس» یکی از ابزارهای کلیدی برای مدیریت ریسک محسوب میشود. این ابزار به ما اجازه میدهد که در صورتی که قیمت دارایی برخلاف پیشبینی ما حرکت کند، با کمترین زیان ممکن از معامله خارج شویم. اما آیا همیشه حد ضرر دقیقاً در همان قیمتی که مشخص کردهایم فعال میشود؟ پاسخ منفی است. بسیاری از معاملهگران تجربه کردهاند که استاپ لاس آنها با اختلاف زیاد از محدوده مشخص شده فعال شده یا حتی منجر به «مارجین کال» شدهاند. در این مقاله سعی میکنیم دلایل این اتفاقات را بررسی کنیم و راهحلهایی برای مقابله با آن ارائه دهیم.
چرا نباید به حد ضرر دلخوش باشیم؟
اولین نکته مهم این است که هیچ بروکری اجرای استاپ لاس را گارانتی نمیکند، مگر در شرایط خاص و با استفاده از «Guaranteed Stop Loss» که اغلب با پرداخت هزینه اضافی همراه است. در زمان افتتاح حساب واقعی در بروکر، شما توافقنامهای را امضا میکنید که در آن بهصراحت ذکر شده که اجرای سفارش استاپ لاس شما به نقدینگی بازار بستگی دارد و نمیتوان آن را تضمین کرد.
مفهوم Order Flow و ارتباط آن با حد ضرر
برای درک عمیقتر مسئله، باید با مفهومی به نام “Order Flow” یا جریان سفارشات آشنا شویم. جریان سفارشات در واقع تصویری است از اینکه در لحظه چه تعداد سفارش خرید و فروش در چه قیمتی در بازار وجود دارد. این دادهها اغلب در ابزارهایی مانند “Order Book” نمایش داده میشوند و به معاملهگر نشان میدهند که در هر قیمت، چند سفارش خرید یا فروش در انتظار اجرا هستند.
زمانی که شما یک دارایی را میخرید و یک استاپ لاس تعیین میکنید، به این معناست که در صورت رسیدن قیمت به محدوده مشخص، میخواهید دارایی را بفروشید. اما سؤال اصلی این است: آیا در آن قیمت کسی حاضر است که دارایی شما را بخرد؟ اگر پاسخ منفی باشد، سفارش شما اجرا نخواهد شد و باید به قیمتی پایینتر ارسال شود تا خریداری پیدا شود. این اتفاق همان چیزی است که “Slippage” یا لغزش قیمتی نام دارد.
مثالی ساده برای درک اسلیپیج (Slippage)
فرض کنید شما میخواهید در بازار اتریوم 11 لات خرید انجام دهید. اگر در دفتر سفارشات (Order Book) در قیمتی مشخص تنها 10 لات سفارش فروش وجود داشته باشد، 10 لات اول شما در همان قیمت اجرا میشود اما لات یازدهم باید به قیمتی بالاتر منتقل شود که فروشنده بعدی در آن قرار دارد. این تغییر قیمت همان لغزش است.
حال اگر برای همین معامله، استاپ لاس تعیین کرده باشید و قیمت به محدوده حد ضرر برسد اما در آن نقطه هیچ خریداری نباشد، سفارش شما به قیمتهای پایینتر هدایت خواهد شد تا خریداری پیدا شود و معامله با ضرر بسته شود. اینجاست که میبینید به جای 100 دلار ضرر، 500 دلار ضرر کردهاید.
تأثیر حجم معاملات بر اجرای دقیق استاپ لاس
بازارهای مالی از نظر حجم معاملات بسیار متفاوت هستند. برخی بازارها مانند S&P 500، جفتارزهای اصلی در فارکس و بازار نفت، بسیار پُرحجم هستند. در این بازارها، Order Book در لایههای مختلف پر از سفارش است و احتمال اجرای دقیق استاپ لاس بسیار بیشتر است.
اما در مقابل، بازارهایی مانند بیتکوین، آلتکوینها، سهامهای بینام و نشان یا شاخصهای کممعامله، دارای نقدینگی بسیار پایینتری هستند. در این بازارها Order Book غالباً خالی است و حرکتهای ناگهانی و شدید قیمت بسیار رایج است. در چنین شرایطی، Slippage شدید و عدم اجرای دقیق حد ضرر بسیار محتمل است.
Market Gap و اثر آن بر استاپ لاس
یکی دیگر از دلایل اجرا نشدن دقیق حد ضرر، گپهای قیمتی (Market Gap) است. این گپها معمولاً در زمان باز شدن بازار (پس از تعطیلی آخر هفته در فارکس یا بعد از تعطیلی بازارهای سهام) رخ میدهند. اگر قیمت در زمان باز شدن بازار با یک شکاف قیمتی مواجه شود، استاپ لاس در قیمتی بسیار متفاوت با آنچه تعیین کرده بودید اجرا خواهد شد.
استاپ هانتینگ و نقش بازیگران بزرگ در بازارهای مالی
در بازارهای مالی، همواره تعامل بین معاملهگران خرد و بازیگران بزرگ، یکی از عوامل کلیدی در شکلگیری حرکات قیمتی است. یکی از تاکتیکهایی که توسط بازیگران بزرگ – شامل بانکها، مؤسسات مالی، و صندوقهای سرمایهگذاری – مورد استفاده قرار میگیرد، استاپ هانتینگ (Stop Hunting) یا شکار استاپلاسهاست. این روش باعث میشود بسیاری از معاملهگران خرد از بازار حذف شوند، در حالی که بازیگران بزرگ از این موقعیتها برای ورود یا خروج بهتر استفاده میکنند.
استاپ هانتینگ به فرآیندی اطلاق میشود که در آن قیمت بهصورت مصنوعی به سطوحی هدایت میشود که معاملهگران خرد معمولاً در آنها حد ضرر (استاپ لاس) خود را قرار دادهاند. این سطوح اغلب در اطراف نقاط حمایتی یا مقاومتی شناختهشده، سقفها و کفهای اخیر قیمت یا محدودههای روانشناختی مثل قیمتهای رُند (مثلاً 1.1000 در بازار فارکس) قرار دارند. بازیگران بزرگ با داشتن ابزارها و سرمایه لازم، میتوانند قیمت را موقتاً به این نواحی سوق دهند، استاپها را فعال کرده و نقدینگی مورد نیاز خود را تأمین کنند.
این تاکتیک بهویژه در بازارهای کمعمق یا در زمانهایی که حجم معاملات پایین است (مثلاً قبل از انتشار اخبار مهم اقتصادی یا در ساعات غیرمعمول معاملاتی) بیشتر رخ میدهد. در این شرایط، برای بازیگران بزرگ آسانتر است که با ورود سفارشهای بزرگ، قیمت را در جهتی خاص جابجا کرده و سایر معاملهگران را فریب دهند.
هدف از استاپ هانتینگ معمولاً ایجاد نوسانات کاذب در بازار و تحریک احساسات معاملهگران خرد است. وقتی حد ضرر آنها فعال میشود، معمولاً با ضرر از معامله خارج میشوند، و این خروج، نقدینگی لازم برای ورود بازیگران بزرگ را فراهم میکند. به بیان دیگر، آنچه برای معاملهگران خرد یک شکست تلقی میشود، برای مؤسسات بزرگ یک فرصت طلایی است.
شناخت این رفتار و نحوه عملکرد بازیگران بزرگ، برای هر معاملهگری ضروری است. معاملهگران با تجربه میدانند که باید از قرار دادن استاپ در نقاط واضح خودداری کنند. آنها معمولاً با استفاده از مفاهیمی مانند ساختار بازار، پرایس اکشن، و تحلیل نقدینگی، به دنبال جایگیری در نقاطی هستند که در معرض شکار استاپ قرار نگیرند. بهعلاوه، برخی استراتژیها مانند استفاده از استاپهای ذهنی یا تعیین فاصله منطقی از سطوح کلیدی میتوانند به کاهش آسیب ناشی از استاپ هانتینگ کمک کنند.
راهکارهای مقابله با Slippage و اجرای ناقص استاپ
-
استفاده از بازارهای پُرحجم: در بازارهایی با حجم بالاتر، احتمال اجرای صحیح سفارشات بیشتر است.
-
تحلیل Order Flow: با بررسی دقیق Order Book و رفتار خریداران و فروشندگان، میتوانید نقاط امنتری برای تعیین استاپ لاس پیدا کنید.
-
عدم تعیین استاپ لاس در نقاط شلوغ: بهتر است حد ضرر خود را کمی بالاتر یا پایینتر از محدودههایی قرار دهید که معمولاً همه معاملهگران از آن استفاده میکنند.
-
استفاده از “Trailing Stop”: این ابزار به شما اجازه میدهد تا با حرکت قیمت در جهت مطلوب، حد ضرر بهصورت خودکار تغییر کند.
-
محدود کردن حجم معامله: وقتی حجم معامله شما با عمق بازار هماهنگ نباشد، احتمال لغزش بیشتر میشود. همیشه حجم معامله خود را با نقدینگی بازار تطبیق دهید.
نقش بروکر در اجرای استاپ لاس
برخی بروکرها مدل Market Maker دارند، یعنی طرف مقابل معامله خود شما هستند. در این مدل، ممکن است اجرای سفارشات تحت تأثیر سیاستهای بروکر قرار گیرد. در مقابل، بروکرهای ECN یا STP سفارش شما را به بازار بینبانکی ارسال میکنند که شفافتر است اما ممکن است اسلیپیج بیشتر شود.
جمعبندی نهایی
در نهایت باید بپذیریم که هیچ استاپ لاس مطمئنی وجود ندارد. ابزار Stop Loss برای محدود کردن ضرر طراحی شده، اما اجرای آن وابسته به نقدینگی و رفتار بازار است. درک عمیق از Order Flow و نحوه توزیع سفارشات در بازار میتواند به شما کمک کند تا تصمیمهای بهتری در تعیین محل استاپ و حجم معاملات بگیرید.
به معاملهگران تازهکار توصیه میشود پیش از ورود به بازارهای کمحجم مانند برخی آلتکوینها یا نمادهای سهامی غیرمشهور، ابتدا در بازارهای بزرگتر تمرین کرده و دانش خود را نسبت به عمق بازار، جریان سفارشات، و ابزارهای مدیریت ریسک افزایش دهند. همچنین، استفاده از حساب دمو برای تست استراتژیها و بررسی رفتار بازار در شرایط مختلف، بهترین تمرین برای جلوگیری از ضررهای بزرگ در حسابهای واقعی است.
در بازارهای مالی همیشه اصل مهم این است: “بیشتر از آنچه میخواهی به دست آوری، ریسک نکن”. حد ضرر ابزار مهمی برای تحقق این اصل است، اما مانند هر ابزار دیگری، استفاده از آن نیازمند دانش، تجربه و تحلیل دقیق بازار است.