مارکت مکانیک چیست؟ دلایل نیاز به درک مارکت مکانیک چیست؟

مارکت مکانیک، مفهومی حیاتی در دنیای تریدینگ است که به توصیف ساختار و پویایی جریان سفارشات، نحوه تعامل آنها با موتورهای تطبیق و چگونگی تأثیر آنها بر دادههای بازار میپردازد. این مفهوم بهویژه برای معاملهگران، تحلیلگران و سرمایهگذاران فعال در بازارهای مالی مانند بازار سهام، ارزهای دیجیتال و فیوچرز اهمیت ویژهای دارد. در دنیای پیچیده و پویا که هر لحظه ممکن است تغییرات غیرمنتظرهای در بازار رخ دهد، فهم دقیق مارکت مکانیک میتواند مزیت رقابتی قابل توجهی برای تریدرها به ارمغان آورد.
در این مقاله، به تحلیل و بررسی اجزای مختلف مارکت مکانیک، از جمله نحوه عملکرد موتورهای تطبیق، انواع الگوریتمهای تطبیق و رفتار بازار در شرایط مختلف، پرداخته میشود. همچنین، اهمیت آگاهی از این مفاهیم برای توسعه استراتژیهای موفق در تریدینگ، چه در سطح خرد و چه در سطح کلان، بهطور مفصل توضیح داده میشود. این دانش به تریدرها این امکان را میدهد تا با درک عمیقتر از نحوه عملکرد بازار، تصمیمات بهتری اتخاذ کرده و ریسکهای خود را بهطور مؤثرتری مدیریت کنند.
از آنجایی که مارکت مکانیک شامل مفاهیم پیچیدهای مانند الگوریتمهای تطبیق و رفتارهای مختلف سفارشات است، این مقاله تلاش دارد تا این مفاهیم را بهصورت ساده و قابل فهم برای تمام سطحهای مختلف تریدرها، از مبتدی تا حرفهای، توضیح دهد.
مارکت مکانیک چیست؟
مارکت مکانیک ، سفارشات، ریزساختار و پویایی جریان اوردربوک و اوردرفلو را در داخل صرافی ها (Exchange) توصیف می کند.
مارکت مکانیک نشان میدهد که چگونه موتورهای تطبیق(Matching Engines) از الگوریتمهای تطبیق(Matching Algorithms) مختلف برای پردازش اوردرها استفاده میکنند و چگونه در دادههای بازار ، منعکس میشود.
این مقاله به هیچ دانش پیش زمینه ای در تریدینگ نیاز ندارد و بازار خاصی را در نظر نمی گیرد و مناسب برای فیوچرز مارکت ،بازار سهام، بازار ارزهای دیجیتال و غیره می باشد.
ماراتن تریدینگ
تریدینگ یک ماراتن چندنفره در زمان لایو مارکت است که در این ماراتن ، برنده و بازنده وجود دارد (تعداد انبوه برنده ها و بازنده ها) و این رقابت است که چنین ماراتنی را جذاب می کند. در تریدینگ، قوانین ماراتن توسط اکسچنج در قالب الگوریتمهای تطبیق ، با اولویت ها و تاخیرهای متفاوت تعیین میشوند.
این قوانین ممکن است به نفع انواع خاصی از شرکتکنندگان در بازار مانند مارکت میکرها با ارائه اولویتهای تطابق بیشتر به آنها و یا حتی با افزودن سرعتگیرهای مصنوعی برای سایر معاملهگران خرد ( برای مثال به آخر صف رفتن تریدرهای خرد با سرمایه های اندک ) نشان داده شود.
این قوانین را به دلیل عمومی بودن می توان منصفانه دانست. پس معاملهگرانی که قوانین بازی را میدانند، میتوانند استراتژی معاملاتی خود را بر این اساس تنظیم کنند، یا به بازارهایی با قوانین بهتر بروند یا تصمیم بگیرند که اصلا معامله نکنند.
دلایل نیاز به فهم مارکت مکانیک
دلایل متعددی وجود دارد که توصیه می شود برای موفقیت در تریدینگ چه قبل از شروع ترید و یا توسعه یک استراتژی تریدینگ همچون استراتژی اوردرفلو به آن ها توجه کنید. در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم.
- دسترسی به داده های با کیفیت بالا (منظور از کیفیت داده ، ارسال و دریافت سریع داده های لایو مارکت می باشد.)
- امکان تبدیل داده های موجود به اطلاعات و دانش با استفاده از زیرساخت قوی، ابزارهای تحلیلی و تجسم مارکت با کیفیت بالا ( منظور از ابزارهای تحلیلی ، ابزاری است که در عین سادگی ، کیفیت بالایی داشته باشد و به تریدر در زمان تصمیم گیری کمک کند ، کمیت ابزارهای تحلیلی ملاک خوبی برای دارابودن ابزار مناسب نیست!)
- خرد فردی برای توسعه تاکتیکهای مؤثر مبتنی بر دانش، توانایی پیشبینی رویدادهای آینده و مدیریت ریسک و سرمایه
- سرعت پردازش داده ها و شناخت تقدم و تأخر معامله گران فعال در بازار همچون مارکت میکر ها ، معامله گران بزرگ و HFT ها
مورد 4 نیروی بی رحمی است که به سادگی می تواند بازار را در جهت دلخواه حرکت دهد و شناخت تأثیر معامله گران قدرتمند بازار و نحوه ی رفتار بازار با این معامله گران بسیار حائز اهمیت می باشد و شناخت این عوامل در کنار هم، مزیت رقابتی قویتری نسبت به تک تک گزینه ها خواهد داشت چرا که این 4 مورد مکمل یکدیگر هستند و به یکدیگر وابسته هستند.
برای درک بهتر اهمیتِ مورد 4 در مارکت مکانیک باید با دلایل زیرآشنا شوید:
قیمت با اوردرهای تریدرهای فعال در بازار تعیین می شود
قیمت(Price) ، حجم معامله(Volume) و همه ی هزاران شاخص مبتنی بر داده های زنده ی بازار، توسط رفتار معامله گران فعال در بازار تعیین می شوند. رفتار تریدرهای فعال در بازار در قالب اوردرهای اگرسیو خرید یا فروش (Market Orders) و یا اوردرهای پسیو (Limit Orders) تعریف می شود.
هنگامی که یک اوردر (Market Order و یا Limit Order) به مارکت ارسال می شود ، با فرض معتبر بودن توسط یک موتور تطبیق( موتورهای تطبیق از یک الگوریتم تطبیق از پیش تعریف شده، عمومی و قطعی استفاده می کنند) پردازش می شود و نتیجه ی این فرایند در اوردربوک نشان داده می شود.
در نتیجه، اکسچنج (Nymex، Comex ، CME و … ) دادههای بازار ، مربوط به اوردرهای فعال را تولید میکند، که بر اساس آنچه معامله گران به اکسچنج ارسال کرده اند و بر اساس الگوریتم های بازار منتشر می شود.
پس می توان مجددا نتیجه گرفت که ، هر شاخص مبتنی بر دادههای بازار از جمله خود قیمت (در قالب بهترین پیشنهاد/درخواست، آخرین معامله یا هر چیز دیگری) توسط رفتار تریدرها تعیین میشود.
مدل سازی قیمت در مقابل مدل سازی سفارشات
بسیاری از استراتژیها همچون استراتژی اوردرفلو و والیوم تریدینگ مبتنی بر مدلسازی رفتار قیمت هستند. اما از آنجایی که قیمت تابع مستقیم اوردرهای فعال بازار است، مدلسازی رفتار اوردرها میتواند ثمربخشتر باشد.
درک تغییر الگوریتم های تطبیق در شرایط غیر قابل پیش بینی
شرایط غیر قابل پیش بینی همچون جنگ ، باعث تغییر الگوریتم های تطبیق خواهد شد؛ تغییر الگوریتم های تطبیق در این شرایط مستقیما اتفاق نمی افتد. هر رویدادی، چه برنامه ریزی شده یا برنامه ریزی نشده، در هر نقطه از زمین یا خارج از آن، می تواند بر تصمیمات معامله گران، اقدامات آنها و در نتیجه بازار تأثیر بگذارد.
به همین دلیل است که مشاهده ی رفتار مارکت میکر در این شرایط و معامله گران با فرکانس بالا (HFT) می تواند تأثیر عمیقی بر رفتار سایر تریدرهای خرد داشته باشد. که تغییر رفتار مارکت میکر از طریق درک مارکت مکانیک امکان پذیر است.
با درک مارکت مکانیک هیچ رویداد کلانی در بازار وجود ندارد
هر رویداد کلان یک اثر تجمعی از رویدادهای خرد است ( رویداد خرد به معنی سفارشات معامله گرانی است که توسط اکسچنج معمولاً در میکروثانیه پردازش می شوند).
سرمایه گذاران در بلند مدت ممکن است از کندل های ماهانه برای تجزیه و تحلیل تغییرات عمده قیمت استفاده کنند. قابل درک است، آنها نیازی به تجزیه و تحلیل داده های خام بازار در آن دوره ندارند.
اما دانستن این نکته مفید است که اگر تصمیم به پردازش چنین دادههایی داشته باشند، دقیقاً همان کندلهای ماهانه را محاسبه خواهند کرد ، پس می توان نتیجه گرفت با درک مارکت مکانیک شمادر بلند مدت با قطعیت بیشتری می توانید تحلیل های خود را انجام دهید چرا که مطمئن هستید دیتای ارسالی توسط اکسچنج دقیق و کامل بوده و نیازی به بررسی بازه های زمانی کوتاه مدت نیست.
برای درک مارکت مکانیک لازم است با مفهوم سفارشات (اوردرها) بیشتر آشنا شوید.
بیشتر تریدرهای فعال در بازار معتقدند که سفارشات درمارکت یکی از عناصر اساسی در تریدینگ است ، اما من معتقدم اوردها و اوردربوک تنها عنصری است که بر بازار تأثیر می گذارد. یک اوردر مجموعه ای از پارامترهای تعریف شده توسط معامله گران است.
Market Order اساسی ترین نوع سفارش است و فقط دو پارامتر دارد:
- نوع اوردر (Buy Market یا Sell Market)
- اندازه ( Size)
انواع دیگر سفارشات تعریف خود را از Market Order به ارث می برند و هریک با پارامترهای اضافی گسترش می یابند.
Limit Order ، پرکاربردترین نوع سفارش، پارامتر قیمت را اضافه می کند:
قیمت (این پارامتر به اکسچنج دستور می دهد که سفارش نباید با قیمتی بدتر از تعیین شده اجرا شود)
سفارش Ice Berg پارامتر دیگری را اضافه می کند:
حداکثر اندازه نمایش داده شده (نوک کوه یخ، به صرافی دستور می دهد تا بیش از اندازه کل سفارش مشخص شده را نمایش ندهد)
Stop Order یک دستور مشروط است و یک پارامتر شرط اضافه می کند:
قیمت توقف (به صرافی دستور می دهد فقط در صورتی که معامله با قیمتی برابر یا بدتر از قیمت تعیین شده انجام شود، سفارش را Execute کند)
بسیاری از انواع دیگر سفارشها وجود دارند که از پارامترهای اضافی از جمله زمان اجرا (TiF) استفاده میکنند که به صرافی میگوید چه زمانی میتوان سفارش را در اوردربوک منتشر و یا لغو کند.
صرافی ها ممکن است انواع دیگری از سفارش ها را با هر سطحی از سفارشی سازی به معامله گران ارائه دهند. طرفهای واسطه مانند بروکرها نیز ممکن است انعطافپذیری بیشتری را در حین مدیریت سفارشها ارائه دهند که زمان پاسخگویی زیر میلیثانیهای را ممکن میسازد.
اما برای درک نحوه ی خورده شدن اوردرها در مارکت ، لازم است با مفهوم Matching Algorithms آشنا شوید.
الگوریتم های تطبیق بر اساس پردازش اقدامات معاملهگران تعریف میشود. انواع الگوریتم های تطبیق، توسط اکسچنج های مختلف ، برای دارایی های مختلف قانون گذاری می شود. به عنوان مثال، یکی از رایج ترین الگوریتم های تطبیق CME، FIFO است.
محبوبترین الگوریتم تطبیق بعدی Pro-Rata است که سفارشها را با توجه به اندازه آنها مطابقت میدهد و در نتیجه امکان اجرای سفارشها را در انتهای صف نیز فراهم میکند.
به طور کلی، صرافی ها الگوریتم تطبیقی را انتخاب می کنند که معامله گران یک بازار خاص را به بهترین شکل برآورده می کند، بنابراین نقدینگی آن محصول و حجم معامله و در نتیجه درآمد حاصل از کمیسیون را افزایش می دهد.
این تعریف کلی از مارکت مکانیک و اهمیت فهم این دانش برای تریدینگ در شرایط پویای بازار بود که در این مقاله حضور شما تقدیم گردید.
نتیجه گیری
در نهایت، میتوان گفت که «مارکت مکانیک» ابزاری ضروری برای درک ساختار و پویایی بازارهای مالی است. این مفهوم به معاملهگران کمک میکند تا تعاملات پیچیده بین سفارشات و موتورهای تطبیق را بهطور عمیقتری تحلیل کنند. در دنیای تریدینگ، جایی که رقابت برای کسب سود در هر لحظه بسیار شدید است، آگاهی از «مارکت مکانیک» میتواند تفاوت زیادی در عملکرد یک تریدر ایجاد کند.
یکی از مهمترین جنبههای «مارکت مکانیک» نحوه پردازش و تطبیق سفارشات در بازار است. الگوریتمهای تطبیق، بهویژه در صرافیها و پلتفرمهای مختلف، برای مدیریت جریان سفارشات و تطبیق آنها با یکدیگر نقش حیاتی دارند. فهم دقیق این الگوریتمها و قوانین «مارکت مکانیک» به معاملهگران این امکان را میدهد که استراتژیهای معاملاتی خود را با توجه به ویژگیهای خاص هر بازار تنظیم کنند.
علاوه بر این، یکی از دلایل اهمیت «مارکت مکانیک»، اثرات رفتار فعالان بازار بر قیمتها است. سفارشات مختلف، از جمله اوردرهای خرید و فروش، تأثیر مستقیم بر قیمتها دارند و درک دقیق این روندها میتواند به تریدرها در پیشبینی تغییرات قیمت کمک کند. همچنین، شناخت نحوه تعامل «مارکت مکانیک» با رفتار تریدرهای بزرگ و مارکت میکرها میتواند مزیت بزرگی در درک جریان نقدینگی و حجم معاملات در اختیار تریدرها قرار دهد.
در «مارکت مکانیک»، توجه به انواع مختلف سفارشات و مدلهای تطبیق همچون FIFO یا Pro-Rata، از جمله عواملی هستند که تأثیر زیادی بر نحوه اجرای معاملات دارند. شناخت این مدلها به معاملهگران کمک میکند تا تحلیلهای دقیقتری از وضعیت بازار و چگونگی تأثیر آن بر استراتژیهای معاملاتی خود داشته باشند. در واقع، درک رفتارهای سفارشات و اثرات آن بر جریان بازار، یکی از ارکان اصلی موفقیت در تریدینگ است.
در نهایت، «مارکت مکانیک» بهعنوان یک ابزار تحلیلی جامع، به تریدرها کمک میکند تا از دادههای بازار بهطور مؤثر استفاده کنند و استراتژیهای خود را به بهترین نحو توسعه دهند. بدون درک صحیح از «مارکت مکانیک»، تریدرها در معرض ریسکهای بیاطلاعی و تصمیمات اشتباه قرار میگیرند.
بنابراین، درک این موضوع و پیادهسازی آن در استراتژیهای معاملاتی، نه تنها یک مزیت رقابتی، بلکه یک ضرورت برای موفقیت در دنیای تریدینگ است.