Clearinghouse چیست و چه کاربردی دارد؟

تعریف Clearinghouse در بازار بورس . در بازار بورس یا stock exchange  در واقع محل به هم رسانی خریدار و فروشنده برای انعقاد یک قرارداد(معامله) می باشد.

بعد از آنکه یک قرارداد بلند مدت منعقد می شود در اینجا ما یک گپ زمانی بین انعقاد قرارداد و زمان تحویل دارایی را داریم ، که این گپ زمانی باعث می شود که طرفین قرارداد به یکدیگر اعتماد کافی نداشته باشند مبنی براین که طرفین به تعهدات خود پایبند نباشند و نتوانند به تعهدات خود عمل کنند.این عدم اعتماد در بازار بورس نیز وجود دارد و می تواند عدم اعتماد به stock exchange  برای تحویل دارایی در پایان قرارداد باشد.که stock exchange در اینجا قرارداد خود را گارانتی (Guarantee) می کند ، stock exchange برای گارانتی قرارداد به شخص سومی نیاز دارد با نام Clearinghouse نیاز دارد.

در واقع Clearinghouse معاملات را گارانتی و فعالان را به سرمایه گذاری ترغیب می کند چون خریدار را ملزم به پرداخت هزینه در پایان قرارداد و فروشنده را ملزم به نحویل قرارداد در پایان موعد قرارداد می کند.همان طور که گفته شد در قرارداد ها دو طرف خریدار و فروشنده وجود دارند که تفاهم نامه ای را منعقد می کنند که در زمان تعیین شده فروشنده دارایی یا کالای مشخص شده را تحویل دهد و خریدار نیز هزینه آن را پرداخت کند.

اما برای اینکه اعتماد بین خریدار و فروشنده در بازار بورس وجود داشته باشد در اینجا یک واسطه بین خریدار و فروشنده وارد می شود و معامله را تایید می کند و اطمینان می دهد که طرفین قرارداد به تعهدات خود پایبند می باشند.

وظایف   Clearinghouse چیست؟

  1. trade matching
  2. post_trade processing
  3. Risk management
  4. Daily settlement

Trade Matching

خریدار و فروشنده را در کنار هم قرار می دهد ، در بازار بورس خریدار و فروشنده یکدیگر را نمی شناسند به این دلیل که تعداد زیادی خریدار و فروشنده وجود دارد.د. واقع وظیفه اولیه Clearinghouse رساندن این دوطرف به یکدیگر است.

Post-Trade Processing

به این معنی می باشد که فرایند پس از معامله را انجام می دهد و الزامات قانونی را تعیین می کند که طرفین قرارداد از این الزامات تخطی نکنند و چنانچه به تعهدات خود پایبند نباشند هزینه تخطی خود را پرداخت کنند.

Risk management

همان طور که در مقاله گذشته (قرارداد های فوروارد و آتی) گفته شد هر طرف ریسک طرف مقابل را می خرد.در واقع اگر خریدار در معامله ای سود کند به همان میزان که سود می کند فروشنده دچار زیان می شود.در واقع ریسک یکدیگر را می پذیرند و هزینه ریسک یکدیگر را می پردازند اما در قرارداد های فیوچرز ما ریسک را به طرف مقابل انتقال نمی دهیم و ما خود آن را می پذیریم.

حال مدیریت ریسک بر عهده Clearinghouse می باشد چون الزاماتی را ایجاد می کند که در ادامه به این الزامات نیز خواهیم پرداخت.

Daily settlement

Clearinghouse می بایست تسویه روزانه داشته باشد.

حال این سوال مطرح می شود که چطور این اتفاق می افتد؟

در یک قرارداد آتی همه روزه تعدادی زیادی خریدار و فروشنده وارد معامله می شوند در واقع وظیفه Clearinghouse که در پایان روز Margin مورد نیاز را فراهم کند ، که اگر طرفین بخواهند از الزامات خود تخطی کنند طرف مقابل متضرر نشود و تسویه انجام شود.

همان طور که گفته شد در بازار تعدادی زیادی خریدار و فروشنده وجود دارد که می خواهند معامله خود را انجام دهند و فرقی نمی کند که این طرفین تریدر یا بروکر باشد.

بروکرها با عنوان کسانی هستند که مشتری های زیادی دارند که در stock exchange سرمایه گذاری می کنند ، تریدرها نیز نیز می تواند تریدر های کوچک که به صورت شخصی فعالیت دارد یا حتی می تواند بانک ها و سازمان های بزرگ باشد در این بازار فعالیت دارند.

حال که طرفین قرارداد به stock exchange وارد می شوند باید به هرکدام از طرفین تضمین داده شود که چنانچه شما در سمت خریدار در سود باشید ، معامله شما طوری تضمین می شود که حتما فروشنده ای وجود داشته باشد که دارایی اساسی را در اختیار شما بگذارد که این گارانتی را Clearinghouse به شما می دهد.

در تمامی بورس های دنیا Clearinghouse  خود را دارند در این عمل واقع امنیت و کارایی را تضمین می‌کنند.

به منظور انجام شدن کارآمد معاملات Clearinghouse موضع مخالف هر معامله را انتخاب می کند ، در واقع اگر فروشنده ای وجود داشته باشد Clearinghouse موضع مخالف آن را انتخاب می کند و بالعکس. در واقع Clearinghouse هزینه و ریسک تسویه معاملات چندگانه بین چندین طرف را تا حد زیادی کاهش می دهد.

پس می بایست یک شخص سوم وجود داشته باشد که انتقال پول از حساب خریدار به فروشنده و بالعکس را انجام دهد که به این شخص سوم Clearinghouse گفته می شود.

چرا بازار فیوچرز به Clearinghouse نیاز دارد؟

بازار فیوچرز (آتی) به شدت به Clearinghouse یا همان اتاق پایاپای وابسته است. این وابستگی به دلیل ماهیت معاملات فیوچرز است که معمولاً از محصولات مالی با اهرم استفاده می‌کنند. اهرم به معنای استقراض برای انجام سرمایه‌گذاری است و از آنجایی که این معاملات نیاز به ریسک بالایی دارند، یک نهاد پایدار و معتبر برای مدیریت این ریسک‌ها ضروری است.

در بازارهای مالی، Clearinghouse نقش اساسی در تسویه معاملات ایفا می‌کند. تمامی بورس‌ها در سراسر جهان دارای Clearinghouse مخصوص به خود هستند. این نهاد وظیفه دارد که تمامی معاملات انجام شده توسط اعضای بورس را در پایان هر سشن معاملاتی تسویه کند. اعضای بورس، که معمولاً شامل بروکرها و موسسات مالی هستند، موظفند بر اساس مارجین (حاشیه) مورد نیاز توسط Clearinghouse مبلغی را واریز کنند. این مبلغ باید برای پوشش هرگونه بدهی احتمالی اعضا به اندازه کافی باشد.

یکی از دلایل اصلی نیاز بازار فیوچرز به Clearinghouse این است که محصولات مالی در این بازار معمولاً به‌دلیل استفاده از اهرم و استقراض، ریسک بالایی دارند. در این شرایط، Clearinghouse با استفاده از حاشیه (مارجین) معاملات را گارانتی می‌کند. مارجین تضمینی است که طرفین معامله برای پوشش ریسک عدم انجام تعهدات خود و حفاظت از بازار و سایر معامله‌گران پرداخت می‌کنند. این نهاد همچنین از طریق مدیریت دقیق ریسک‌ها و بررسی‌های منظم، اطمینان حاصل می‌کند که تمامی معاملات طبق مقررات انجام شده و تسویه شوند.

به‌علاوه، در صورت وقوع نوسانات شدید قیمت یا مشکلات مالی برای یکی از طرفین معامله، Clearinghouse مسئول است که مطمئن شود تسویه معاملات به‌درستی انجام خواهد شد و هیچ یک از طرفین نمی‌توانند از تعهدات خود شانه خالی کنند. در حقیقت، وظیفه Clearinghouse این است که اطمینان حاصل کند بازار همچنان پایدار و منظم باقی بماند و هیچ‌گونه مشکل مالی یا قضائی برای طرفین ایجاد نشود.

در نهایت، با وجود نقش کلیدی Clearinghouse در بازار فیوچرز، این نهاد به‌عنوان یک واسطه مهم، موجب ایجاد اطمینان و ثبات در معاملات می‌شود. بدون وجود Clearinghouse، بازار فیوچرز با مشکلات عمده‌ای مواجه می‌شد و امکان انجام معاملات با اطمینان و اعتبار برای معامله‌گران وجود نداشت.

مارجین ها

معامله بر روی مارجین برای معامله گران آتی و فارکس امری رایج است و به عمل پرداخت تنها بخشی از قیمت سرمایه گذاری اشاره دارد که به آن مارجین می گویند

Initial Margin

مارجین اولیه مبلغی است که یک معامله گر برای شروع یک موقعیت معاملاتی نزد کارگزار خود سپرده گذاری می کند.

Maintenance Margin

حاشیه نگهداری مقدار پولی است که یک معامله گر باید در حساب خود برای حفظ موقعیت خود داشته باشد که معمولا بین 50 تا 75 مارجین اولیه است.

در معاملات آتی اگر وجوه موجود در حساب مارجین به زیر سطح نگهداری کاهش یابد معامله گر یک تماس مارجین دریافت می کند که نیاز به اضافه کردن فوری وجوه بیشتری برای افزایش حساب به سطح مارجین اولیه دارد.

تفاوت بین یک Broker و یک Clearinghouse چیست؟

بروکر و Clearinghouse دو نقش متفاوت اما مکمل در بازارهای مالی ایفا می‌کنند. در اینجا به بررسی تفاوت‌های اصلی میان این دو نهاد می‌پردازیم.

بروکر، شخص یا نهادی است که به مشتریان خود دسترسی به بازارهای مالی را فراهم می‌آورد. بروکرها با واسطه‌گری بین مشتریان و بازارهای مالی، به معامله‌گران این امکان را می‌دهند که خرید و فروش دارایی‌ها را انجام دهند. مشتریان معمولاً از طریق بروکرهای خود به بورس‌های مختلف وصل می‌شوند. به عبارت دیگر، بروکرها ارتباط میان معامله‌گران و بازارهای مالی را تسهیل می‌کنند و در ازای این خدمات کمیسیون یا کارمزد دریافت می‌کنند.

وظیفه اصلی بروکر این است که از طرف مشتریان خود وارد بازارهای مالی شود و معاملات را انجام دهد. بروکرها می‌توانند در انواع مختلفی فعالیت کنند، از جمله بروکرهای فارکس، بورس، و یا حتی بازار رمزارزها. به‌طور کلی، بروکرها به عنوان رابط بین خریداران و فروشندگان عمل کرده و معاملات را به بازارهای مختلف ارسال می‌کنند.

اما وظیفه Clearinghouse پس از انجام معامله آغاز می‌شود. Clearinghouse نهاد یا شرکتی است که پس از انجام معاملات، فرآیند تسویه حساب و اطمینان از اینکه هر طرف معامله به تعهدات خود عمل کرده است، را مدیریت می‌کند. این نهاد به عنوان واسطه در پشت‌صحنه عمل کرده و از طرفین معامله اطمینان می‌یابد که تسویه مالی به درستی انجام می‌شود. علاوه بر این، Clearinghouse مسئولیت گارانتی معامله را به عهده دارد و در صورت بروز مشکل در فرآیند تسویه، وارد عمل می‌شود تا از بروز بحران‌های مالی جلوگیری کند.

در واقع، درحالی که بروکرها به‌طور مستقیم با مشتریان و بازارهای مالی در ارتباط هستند و معاملات را انجام می‌دهند، Clearinghouse نهاد پشت‌صحنه است که از صحت انجام معامله و تسویه آن اطمینان حاصل می‌کند. Clearinghouse در اصل عملیات بک آفیس را انجام داده و پس از معامله، فرآیندهای مربوط به انتقال دارایی‌ها، پرداخت‌ها و تسویه مالی را نظارت می‌کند.

به این ترتیب، بروکر وظیفه برقراری ارتباط مستقیم با بازار را به‌عهده دارد، در حالی که Clearinghouse تضمین‌کننده این است که معامله به‌طور صحیح و بدون مشکل انجام شده و تسویه آن نیز به‌درستی صورت گیرد. در صورت بروز مشکلاتی مانند عدم پرداخت یا عدم توانایی طرفین در انجام تعهدات مالی، Clearinghouse وارد عمل می‌شود تا از خطرات بیشتر جلوگیری کند و از طرفین معامله حمایت کند.

در نهایت، هر دو نهاد یعنی بروکر و Clearinghouse برای عملکرد صحیح بازارهای مالی ضروری هستند. بروکرها به‌عنوان دروازه‌بانان بازار، دسترسی به آن را فراهم می‌کنند و Clearinghouse‌ها تضمین می‌کنند که پس از انجام معامله، هیچ مشکلی در فرآیند تسویه و انتقال مالی به وجود نیاید.

آیا یک Clearinghouse می تواند متحمل ضرر مالی شود؟

یک Clearinghouse، که به‌طور معمول برای تسویه معاملات در بازارهای مالی استفاده می‌شود، به‌طور تئوری می‌تواند متحمل ضرر مالی شود. با این حال، طبق قانون Dodd-Frank، رگولاتورها قادرند که Clearinghouse را به‌عنوان یک نهاد سیستمی مهم برای عملکرد روان بازارهای مالی شناسایی کرده و در صورت نیاز برای تأمین بودجه اضطراری وارد عمل شوند. این قوانین به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که به اطمینان از ثبات و کارایی بازارهای مالی کمک کنند و از بروز بحران‌های مالی جلوگیری نمایند.

Clearinghouse وظیفه تسویه معاملات و تضمین انجام آن‌ها را بر عهده دارد. این نهادها به‌عنوان واسطه بین خریداران و فروشندگان عمل می‌کنند و اطمینان حاصل می‌کنند که هر دو طرف معامله به تعهدات خود عمل کنند. در نتیجه، هنگامی که یک معامله انجام می‌شود، شما می‌توانید مطمئن باشید که در نهایت از موقعیت خود خارج خواهید شد. این تضمین به‌واسطه کارکرد Clearinghouse صورت می‌گیرد که در واقع اعتبار این معامله را به عهده می‌گیرد.

با وجود این‌که ممکن است در شرایط خاص یک Clearinghouse با مشکلات مالی روبرو شود، معمولاً به دلیل نظارت‌های دقیق و قوانین خاصی که از آن حمایت می‌کند، قادر به پوشش این نوع مشکلات است. برای مثال، در صورت بروز بحران مالی یا مشکلات نقدینگی، Clearinghouse می‌تواند از منابع اضطراری استفاده کرده و فعالیت‌های خود را ادامه دهد تا تأثیر منفی بر روی بازار نگذارد.

در مجموع، به‌طور کلی، Clearinghouse‌ها به‌عنوان نهادهای کلیدی در تضمین شفافیت و ثبات بازارهای مالی عمل می‌کنند. اما حتی در صورتی که این نهادها متحمل ضرر مالی شوند، سازوکارهای قانونی و نظارتی موجود به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که از بروز بحران‌های جدی جلوگیری کنند و اطمینان حاصل شود که فرآیند تسویه معاملات همچنان به‌درستی انجام می‌شود.

نتیجه‌گیری:

Clearinghouse یا همان اتاق پایاپای، در بازارهای مالی به‌ویژه در بازارهای بورس و بازارهای آتی نقش کلیدی ایفا می‌کند. این نهاد به‌عنوان یک واسطه مستقل بین طرفین معامله، اعتماد و اطمینان را در بازارهای مالی فراهم می‌آورد. بدون وجود Clearinghouse، بسیاری از معامله‌گران قادر به برقراری تعاملات ایمن و مطمئن در بازارهای مالی نخواهند بود، چرا که در این صورت، احتمال ناتوانی طرفین معامله در انجام تعهدات خود افزایش می‌یافت و این می‌توانست باعث ایجاد عدم اطمینان و بی‌ثباتی در بازارها شود.

یکی از دلایل اهمیت Clearinghouse، گارانتی معاملات است. این نهاد با استفاده از فرآیندهایی چون تأمین مارجین و مدیریت ریسک، اطمینان حاصل می‌کند که معاملات در بازار به‌طور صحیح و بدون مشکل تسویه می‌شوند. به‌ویژه در بازارهایی که از اهرم مالی استفاده می‌کنند، نظارت دقیق و فرآیندهای مدیریت ریسک Clearinghouse ضروری است تا از هرگونه عدم تعادل مالی یا بحران‌های ناشی از تخطی طرفین معامله جلوگیری شود.

علاوه بر این، در بازارهای آتی، که شامل قراردادهایی با اهرم مالی هستند، نیاز به یک نهاد مستقل و معتبر برای گارانتی قراردادها بسیار حیاتی است. در این بازارها، طرفین معامله ممکن است با ریسک‌های زیادی روبرو شوند و این وظیفه Clearinghouse است که با ارائه ضمانت‌های مالی و نظارت دقیق، از بروز مشکلات جلوگیری کند.

با این حال، در صورتی که یک Clearinghouse با مشکلات مالی مواجه شود، قوانین و مقررات موجود از جمله قوانین Dodd-Frank این امکان را به رگولاتورها می‌دهند که در مواقع بحرانی وارد عمل شوند و از منابع اضطراری برای پوشش هزینه‌ها استفاده کنند. این سازوکارهای نظارتی، باعث می‌شود که Clearinghouse‌ها بتوانند از بحران‌های مالی جلوگیری کرده و بازارهای مالی را همچنان پایدار نگه دارند.

در نهایت، می‌توان گفت که وجود Clearinghouse در بازارهای مالی به‌ویژه در بازارهای بورس و آتی، برای تضمین شفافیت، امنیت و پایداری بازارها حیاتی است. این نهاد، با انجام وظایف متعددی مانند تطبیق معاملات، تسویه روزانه، مدیریت ریسک و تضمین معاملات، نقش بی‌بدیلی در حفظ سلامت و اعتبار بازارهای مالی ایفا می‌کند. بدون آن، بازارهای مالی نمی‌توانستند به‌طور مؤثر و امن به فعالیت خود ادامه دهند.

دیدگاه‌ها ۰
ارسال دیدگاه جدید